در زبان مردم گاه حکایاتی شنیده می شود که ظواهر دینی دارد و در ظاهر به قصد کمک به اهداف دین ساخته یا حکایت می شود. با این حال با بررسی بیشتر متوجه می شویم که بسیاری از این حکایت…

حکایتی شیرین اما پر از اشتباه

در یک شب زمستانی سرد ، ملا  در رختخواش خوابیده بود که ناگهان صدای هیاهو و غوغایی از کوچه بلند شد . زن ملا به او گفت که بیرون برود و ببیند که چه خبر است . ملا گفت :…

زاهدی مهمان پادشاه شد، چون به طعام بنشستند کمتر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند بیش از آن کرد که عادت او تا ظن صلاحیت در حق او زیادت کنند.   چون به مقام…

حکایت نماز قضا

روزی لیلی از علاقه شدید مجنون به او و اشتیاق بیش از پیش دیدار او با خبر شد پس نامه ای به او نوشت و گفت: “اگر علاقه مندی که منو ببینی ، نیمه شب کنار باغی که همیشه از…

حکایت آموزنده قرار ملاقات عاشقانه لیلی و مجنون!

گفته‌اند که وقتی، یکی از افسران جوان گارد نیکلای اول ـ امپراتور روسیه ـ به گناهی متهم شد و خشم امپراتور را چنان برانگیخت که فرمان داد تا بی درنگ به دوردست ترین نقاط سیبری تبعیدش کنند. یاران او کمر…

حکایت "ویرگول" از احمد شاملو

شخصی نزد همسایه‌اش رفت و گفت: “گوش کن، می‌خواهم چیزی برایت تعریف کنم. دوستی به تازگی در مورد تو می‌گفت…” همسایه حرف او را قطع کرد و گفت: “قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه…

حرف‌های خود را از ۳ صافی عبور دهید!

متن حکایت یک شرکت بزرگ قصد استخدام یک نفر را داشت. بدین منظور آزمونی برگزار کرد که یک پرسش داشت. پرسش این بود: شما در یک شب طوفانی در حال رانندگی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس می‌گذرید. سه نفر…

كدام یک از افراد را سوار مي‌كنيد؟ (حکایت)

حکایت های شیرین و پند آموز بهلول عاقل ترین دیوانه هارون الرشید به همراه مهمانانش عیسی بن جعفر برمکی و مادر جعفر برمکی در قصر نشسته بود و حوصله اش سر رفته بود از سربازان خواست بهلول را بیاورند تا…

حکایت بهلول و جمع دیوانگان