اعتراف می کنم که: موقع رانندگی تو میدون داشتم می پیچیدم که یکی خیلی بد پیچید جلوم. منم عصبانی شدم داد زدم: بیا، یهو بیا تو خیابون! هنوزم نمی دونم چی می خواستم بارش کنم که این رو گفتم: بنده…

اعتراف میکنم وقتی من کوچیک بودم مامانم برای اینکه خرابکاری یا شیطونی نکنم بهم میگفت من پشت سرم هم دوتا چشم دارم اگه کار بد کنی خیلی زود متوجه میشم.!منم از ترسم هیچ وقت به پشت سرش نگاه نمی کردم…

اعترافات جالب و خنده دار

اعتراف می کنم امروز داشتم دانلود می کردم دیدم سرعت داره همینطور زیاد می شه تا سرعت به یک مگ رسید داشتم سکته می کردم که یه مرتبه… دیدم دارم حجم دانلود شده رو نگا می کنم   ◊◊◊◊◊◊◊◊◊ اعترافات…

اعترافات جالب و خنده دار