ﻧﻮﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﺩﺍﺷﺘﯽ ﺟﻪ ﻫﻮﺵ ﺷﻨﺪﻩ ﺑﻮ ﻣﺮﺩﺍﮐﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﮐﺮﻩ ﺑﻮﺳﺘﻪ ﺑﻮ ﺧﻮ ﺍﻣﺮﺍ ﮔﻔﺘﯽ ﻣﻦ ﺍﺧﺮ ﭼﺎﻕ ﻧﯽ ﺍﻡ ﻣﻔﺖ ﺧﻮﺭﻩ ﺍﻋﯿﺎﻧﻪ ﻗﺮﻣﺴﺎﻍ ﻧﯽ ﺍﻡ ﻣﯽ ﭘﺎ ﺍﮔﺮ ﮐﺞ ﺑﺸﻪ ﺭﺍﺳﺖ ﺷﻪ ﻣﯽ ﺩﺳﺖ ﺩﻭﺧﺎﻟﻪ ﭼﻮﺑﻢ ﮐﯽ ﺧﻮﺭﻡ ﮐﺲ ﺑﻪ…

شیون فومنی

سرم دادی و سامانم ندادی به جز بخت پریشانم ندادی خدایا هرچه اشک اندر جهان بود به من دادی و دامانم ندادی چو شمع کاروان آواره ماندم شبم دادی شبستانم ندادی دلی خونین به من دادی چو غنچه ولی لبهای…

سرم دادی و سامانم ندادی (بهادر یگانه)

آه ای مردی که لبهای مرا از شرار بوسه ها سوزانده ای هیچ در عمق دو چشم خامشم راز این دیوانگی را خوانده ای هیچ می دانی که من در قلب خویش نقشی از عشق تو پنهان داشتم هیچ می…

فروغ فرخزاد

هنوز در نفسم عطر بال چلچله هاست بیا که معنی پرواز محو خاطره هاست دریچه ی زمین را غروب خواهد بست و دست عشق همیشه کلید مسئله هاست ترسم که تو هم یار وفادار نباشی  عاشق کش و معشوق نگه…

اشعار عاشقانه

  مادر  بهشت  من  همه  آغوش گرم تست گوئی   سرم    هنوز   به  بالین  نرم تست مادرحیات با تو بهشت است و خرّم  است ور  بی  تو بود  هر دو جهانش جهنّم است ما را عواطف این همه  از شیر  مادر …

شعرهایی درباره ی مادر

زندگی محروم تکرارست و بس چون شرر این جلوه یک بارست و بس از عدم جویید صبح ای عاقلان عالمی اینجا شب تارست و بس از ضعیفی بر رخ تصویر ما رنگ اگر گل میکند بارست و بس غفلت ما…

بیدل دهلوی

 تساوی معلم پای تخته داد می زد صورتش از خشم گلگون بود و دستانش به زیر پوششی از گردپنهان بود ولی ‌آخر کلاسی ها لواشک بین خود تقسیم می کردند وان یکی در گوشه ای دیگر جوانان را ورق می…

شعرهایی خسرو گلسرخی

 رفع زحمت حافظ کنار عکس تو من باز نیت می کنم انگار حافظ با من و من با تو صحبت می کنم وقت قرار ما گذشت و تو نمیدانم چرا دارم به این بدقولیت دیریست عادت می کنم چه ارتباط…

عکس های مریم حیدرزاده

خانمــی با همســــــرش گفــت اینچنیـــــن : کای وجــــــودت مــــایه ی فخـــــر زمیــــــن ! ای که هستـــی همســـری بس ایــــده آل ! خواهشــــی دارم .. مکُــــن قال و مقـــــال ! هفــــت سیـــــن تازه ای خواهــــــم ز تـــــو غیـــــــر خرج عیـــــد و…

هفت سین ویژه خانمها !!!

دوباره آمد از راه بهار سبز و زیبا جوانه زد درختان در ده کوچک ما پروانه ‏های رنگی می‏رقصند روی گل ها در دشت و در بیابان در باغ های زیبا مادربزرگ خوبم دوباره سفره چیده هفت سین سفره گوید…

 چند گویی که چو هنگام بهار آید گل بیارید و بادام به بار آید روی بستان را چون چهره ی دلبندان از شکوفه رخ و از سبزه عذار آید این چنین بیهوده ای نیز مگو با من که مرا از…

شعر نوروزی,اشعار نوروزی

  بوی جوی مولیان آید همی   بوی جوی مولیان آید همی یاد یار مهربان آید همی ریگ آموی و درشتی راه او زیر پایم پرنیان آید همی آب جیحون از نشاط روی دوست خنگ ما را تا میان آید…

رودکی

در روزگاری که در همین همسایگی ما می‌کوشند برای خود هویت ایجاد کنند و برای اثبات و یادآوری این هویت‌، بناهایی بسازند، ما آن‌قدر یادمان درباره‌ی هویت تاریخی کهن و معاصرمان داریم که انگار از فراوانی، گاهی به اسراف رسیده…

خانه فروغ فرخ زاد

 آهنگ یا شعر آرامش دهنده است. ، معمولا برای کودکان پیش از خواب خوانده میشود، هدف لالایی خواندن آرامش دادن به کودکان و این که بتوانند راحت تر و زودتر بخوابند. در نتیجه لالایی ها بیش از همه ساده و تکراری هستند. لالایی…

پر از تنهاییم ای کاش بودی که داره زندگیم از دست میره یه آهنگی گذاشتم که میدونم اگه گوشش کنی گریت میگیره صدام از گریه ی دیشب گرفته چه بارونی چه احساسی چه حالی با اشکام باز مهمونی گرفتم همه…

 بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی وبین من وتو فاصله هاست آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد بال…