بیوگرافی آزاده صمدی
هومن سیدی و آزاده صمدی از هم طلاق گرفتند! این عنوانی است که چندی قبل در سایت قرار گرفت.
آزاده صمدی (زاده ۱۷ دی ۱۳۵۷ در لاهیجان) بازیگر تئاتر و تلویزیون ایرانی است. صمدی با بازی در مجموعه تلویزیونی راه بیپایان به شهرت رسید.
زندگینامه
او پس از گذراندن دوره کارشناسی تئاتر در دانشگاه سوره، دوره کلاسهای بازیگری کارنامه (با مدیریت پرویز پرستویی) گذراند. در تئاتر «بیشیر و شکر» حمید امجد ایفای نقش کرد. سپس در تلهتئاتر «دریاروندگان» محمد عاقبتی بازی و پس از مدتی برای بازی در سریال تلویزیونی «راه بیپایان» همایون اسعدیان انتخاب شد.
آزاده صمدی در فیلم کوتاه «۳۵ متری سطح آب» و «دندان آبی» هومن سیدی (همسر سابقش) به تهیهکنندگی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و مجید علیحسینی و «هیچکس با هیچکس سخن نمیگوید» امیر فرشاد ابراهیمی و میترا حجار نیز بازی کردهاست.
آزاده صمدی در سال ۱۳۸۶ با هومن سیدی ازدواج کرد که حاصل این ازدواج یک دختر بود. وی در سال ۱۳۹۳ از هومن سیدی طلاق گرفت.
فیلم هایی که آزاده صمدی در آنها ایفای نقش کرده است
سینمایی
۱ – طبقهٔ حساس (۱۳۹۲)
۲ – سیزده (۱۳۹۱)
۳ – آفریقا (۱۳۸۹ هومن سیدی)
مجموعه تلویزیونی
* انقلاب زیبا (۱۳۹۳)
* حیرانی (۱۳۹۱)
* سی امین روز (۱۳۹۰)
* گاوصندوق (۱۳۸۸)
ر راه بیپایان (۱۳۸۶)
تئاتر
* بی شیر و شکر (حمید امجد)
* دریا روندگان (محمد عاقبتی)
* روایت ناتمام یک فصل معلق (هومن سیدی)
* نمایش P2 (سید مرتضی میرمنتظمی)
فیلم کوتاه
* ۳۵متری سطح آب (هومن سیدی)
* دندان آبی (هومن سیدی)
* هیچکس با هیچکس سخن نمیگوید (امید بنکدار و کیوان علی محمدی)
جوایز
* دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن (بخش آثار ویدیویی) از بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای فیلم آفریقا
گفتگویی کوتاه با آزاده صمدی
* بازیگری برای آزاده صمدی چه تعریفی دارد؟
اگر بخواهم درباره بازیگری بگویم، باید به دوران بچگیام برگردم. بچه خیالپردازی بودم و دوست داشتم رویاپردازی کنم. در خیالاتم خودم را جای آدمهای مختلف میگذاشتم و بازی میکردم. رویای زندگی و زیستن به جای دیگران همیشه با من بود. هنوز هم این بازی برایم ادامه دارد، تنها فرقش این است که الان جلوی دوربین بازی میکنم. البته بازیگری تعریف آکادمیکی هم دارد، اما برای من معنا و تعریفش این است. اینکه جای آدمهای مختلف، زندگی و فکر کنم، هنوز هم مثل دوران کودکی جالب است.
* با این تعریف از بازیگری چقدر به این کار، حرفهای نگاه میکنید و برایتان به عنوان شغل و منبع درآمد، جدی است؟اصلا اگر از شما بپرسند چه کاره هستید، میگویید بازیگرم؟
نه اینطوری نیست که بگویم بازیگری هم میکنم. من بازیگرم و این شغل و حرفهام است. اما بیشتر به دیده هنر به آن نگاه میکنم. خودم را بازیگر میدانم و اگر شرایطی پیش بیاید که ۱۰ سال در خانه بمانم و کاری که راضیام بکند به من پیشنهاد نشود، باز هم خودم را بازیگر میدانم.
* به نظر میآید به کار تلویزیونی بیشتر از سینما دلبسته هستید؟
شرایط طوری بوده که بیشتر کار تلویزیونی انجام دادم و با تلویزیون شروع کردم. البته قبل از آن تئاتر بی شیر و شکر را به کارگردانی حمید امجد داشتم اما اینها هیچ کدام به این معنی نیست که یکی را بر دیگری ترجیح میدهم. خودم هم نمیدانم در آینده درکدام یک از اینها بیشتر حضور خواهم داشت. تا امروز بیشتر کار تلویزیونی داشتم منتها در راهی که پیش میروم ممکن است تصمیمهای دیگری بگیرم. امسال تصمیم گرفتم کار تلویزیونی نکنم. این تصمیم فعلی من است و معلوم نیست در آینده چه بشود. شاید دوباره به تئاتر برگردم یا کار سینمایی انجام بدهم.
* نمیترسید از اینکه این سختگیری و کم کاری باعث شود به مرور از یادها بروید و پیشنهاد کار نداشته باشید؟
فعلا چند تا کار دارم که خب در طول پخش آنها کارم دیده خواهد شد اما حق با شماست ممکن هم هست مدتی کار خوبی که بپسندم بهم پیشنهاد نشود و فراموش شوم اما به هر حال مسیری که انتخاب کردم این است و تصمیم دارم با همین اصول و ارزشها کار کنم. بازیگرهای دیگری هم هستند که با همین باورها کار کردند، چند سالی هم نبودند و دوباره با یک کار خوب برگشتند نزدیکترین مثالی هم که میتوانم بزنم خانم ویشکا آسایش است.
* چقدر به عنوان یک زن پیشرفت در کار برایتان سختتر است و با چه مشکلاتی باید دست و پنجه نرم کنید؟
شخصا دوست ندارم برای هیچ چیز تفکیک جنسیتی قائل بشوم. میدانم که در جامعه ما در بسیاری حوزهها این تفکیک وجود دارد ولی من سعی میکنم اینجوری به آن نگاه نکنم تا کمتر اذیت بشوم چون به هر حال این مسائل آزار دهنده است و حقایقی است که وجود دارند. اما من فکر میکنم در نهایت وقتی نمیتوانم چیزی را تغییر بدهم بهتر است به آن فکر نکنم و کار خودم را انجام بدهم، کارهایی که دوست دارم. شاید گاهی فکر کردن به این ماجراها جلوی راهم را بگیرد یا سرعت حرکتم را کند و اذیتم بکند. خیلی که راجع به این ناحقیها حرف میزنیم صحبتهایمان به شعار تبدیل میشوند و زیاد که شعارهایمان را تکرار میکنیم تبدیل به غر میشود. من هم نه اهل شعار هستم و نه اهل غر زدن.
* همیشه این دیدگاه را داشتید یا بالارفتن سن هم در رسیدن به این دیدگاهها تاثیر داشته؟
قطعا سن تاثیر داشته. البته دقیق نمیتوانم بگویم بیشتر تاثیر سن است یا تجربه. چون من کار را دیر شروع کردم و ۷، ۸ سالی بیشتر نیست کار میکنم شاید همین تجربیاتی که الان دارم دیگرانی که مثلا در ۲۳ سالگی وارد این عرصه شدند ، زودتر به دست آورده باشند.
* خودتان را آدم موفقی می دانید؟
نمی دانم، این چیزی است که دیگران باید درباره اش نظر بدهند.
* بالاخره هر کسی احساس شخصی هم نسبت به موفقیت خودش دارد؟
ببینید واقعا سخت است. هر کسی از موفقیت تعریف و برداشت خاصی دارد و به نظرم مسئله ای نسبی است. اما به هر حال برای موفقیت تلاش می کنم و سعی می کنم طوری زندگی کنم که در آینده احساس موفقیت کنم. اما اینطور نیست که هر روز از خودم بپرسم الان موفق هستم یا نه.
* برای موفقیت از چه چیزهایی گذشتید؟
اکثریت دوست دارند چه از نظر بحث مالی و چه به خاطر بیشتر دیده و مطرح شدن، زیاد کار کنند اما من به این میل غلبه کردم و سعی کردم گزیده کاری خودم را حفظ کنم و هر کاری را قبول نکنم. طبیعتا خیلی سخت است اما با تعریفی که من از موفقیت دارم بیشتر هم خوانی دارد و فکر می کنم برای رسیدن به آن اهدافی که در نظر دارم باید سختگیر باشم و هر کاری را قبول نکنم.
* به نظرتان برای خوشبخت بودن باید موفق بود؟
خوشبختی و موفقیت دو مفهوم مستقل و جدا هستند. یعنی موفقیت الزاما خوشبختی نمی آورد و ممکن است یک نفر از نظر اکثریت، آدم موفقی نباشد اما خوشبخت باشد. البته موفقیت شاید بتواند به کسب احساس خوشبختی کمک کند.