مرتبط با این مطلب امروز در نایت ملودی ![]() طرز تهیه سیر سیاه روی بخاری ![]() نقد فیلم عروسی مردم ![]() علت قتل داریوش مهرجویی و همسرش – قاتل که بود؟ ![]() طرز تهیه کله جوش با ماست و بادمجان ![]() فال عطسه تایلندی ![]() چه حرکاتی در بدنسازی باعث افزایش قد میشود؟ ![]() طرز تهیه موچی شکلاتی ![]() بررسی فیلم سینمایی سنگدل ۲۰۲۳ ![]() داستان سریال عقرب عاشق ![]() جاهای دیدنی تبریز و اطراف آن ![]() طرز تهیه روغن دنبه ![]() فیلم سینمایی شهر هرت با بازی پژمان جمشیدی ![]() طرز تهیه شیرینی اسکار گردویی و کنجدی ![]() درمان پوکی استخوان و درد مفاصل ![]() طرز تهیه خامه کیک با خامه صبحانه ![]() طرز تهیه چیکن استراگانف با سس بشامل ![]() جشنواره جهانی فیلم فجر ۱۴۰۱ ![]() درمان قطعی و تضمینی کبد چرب ![]() طرز تهیه مربا بالنگ خشک شده خانگی ![]() طرز تهیه فلافل خانگی ساده با نخود بهطور کلى فرهنگ عامه ٔمردم زنجان یکدست نبوده و در مناطق مختلف داراى آداب و رسوم خاصى هستند. بنابراین وجوه اشتراکى میان آنان وجود دارد . آداب مهمان زمان استراحت را مهمان تعیین مىکند و در مجموع مهماننوازى از خصوصیات بارز این مردم است، که در سفرنامههاى جهانگردان به تفصیل از آن سخن رفته است . مراسم عروسى در شکل دوم ابتدا پدر داماد بههمراه ریشسفیدان محلى به منزل عروس جهت خواستگارى مراجعه و پس از جلب رضایت، هر کدام از طرفین نمایندهاى جهت عقد قرارداد تعیین مىکنند. متن قرارداد شامل شیربهاء و مهریه و براساس وضع مالى داماد مواد غذائى مانند قند، چای، برنج، روغن، شیرینی، کشمش مىباشد. قرارداد تحت عنوان ‘کسمات’ منعقد مىگردد و پدر عروس مقدارى پارچه بهنام ‘خلعت’ جهت دعوت از اقوام به تعداد ۴۰ نفر از پدر داماد دریافت مىکند. عمو و دائى عروس در این میان هدایائى چون کت و شلوار، و گوسفند دریافت مىنمایند . پدربزرگ و مادربزرگ عروس نیز صاحب زیورآلات مىشوند. جهیزیه توسط پدر عروس آماده مىشود که شامل قالی، کمد، ظروف، جاجیم، چرخ خیاطی، خورجین، لوازم خواب، کت و شلوار داماد و یک جعبه در بسته توسط مادر عروس پس از تدارک عروسی، مراسم ‘صلاحچائی’ توسط پدر داماد برپا مىشود که پس از صلاح و مشورت ریشسفیدان زمان و مکان عروسى معلوم مىشود و به خانواده عروس ابلاغ مىگردد و از طرف خانواده عروس لازمالاجرا مىگردد. سپس نمایندگان خانواده عروس و داماد تعیین شده و ضمن تحویل خلعتها. مهمانان را دعوت مىنمایند. پس از جمع شدن مهمانان در منزل عروس و داماد، مهمان زن مقدارى پول، جاجیم، دستکش بهنام ‘توره’ به عروس هدیه مىکنند . بعد از صرف شام، مقدارى حنا همراه شمع و شیرینى در سینى گذاشته و به منزل عروس برده مىشود. و مراسم حناگذارى تا نزدیک صبح ادامه مىیابد. در منزل داماد چند نفر جهت آوردن عروس تعیین مىشوند و فراوانى آن روز به منزل عروس رفته و ضمن صورتبردارى جهیزیه و تحویل گرفتن آن، و عروس پس از دریافت اجازه از پدر یا عمو آماده حرکت مىشوند. مرکب عروس تزئین شد. و همراه با برادر خویش و فرستادگان داماد سوار شده و بهراه مىافتد. برادر داماد پیشاپیش قافله حرکت مىکند. داماد نیز سوار بر اسب بهعنوان ربودن عروس حرکت مىکند که با مقاومت همراهان عروس مواجه مىشود و عقبنشینى مىکند. با رسیدن عروس به منزل داماد، وى از پشتبام مقدارى پول و شیرینى و سیب به سر عروس پرتاب مىکند و سپس یک پسربچه بهدست عروس داده مىشود (به نشانه ٔ زائیدن بچهپسر). ورود به خانه همراه با ذبح قربانى و شکستن تخممرغ است . عروس را دور تنور گردانده، روى پارچهاى بهنام پىانداز حرکت داده و در اتاق مخصوص مىنشانند و او نمىنشیند تا اینکه پدر داماد یک رأس گاو یا گوسفند به او هدید مىکند و او را مىنشاند. سپس شیرینى خورده مىشود و مهمانان مقدارى پول بهعنوان ‘تویانه’ مىدهند، که بعداً به پدر داماد تحویل مىشود، پس از ناهار مهمانان مراجعت مىکنند . دو روز بعد از عروسى مراسم زنانه ‘دواق قاپما’ انجام مىشود و پس از بیست روز پدر عروس تحت عنوان ‘ایاق آشما’ عروس و داماد را به منزل دعوت مىکند و هدیهاى شامل گوسفند و فرش به آنها مىبخشد. در ماه اول ازدواج مراسم مشابهى توسط قوم و خویش عروس و داماد انجام مىشود . سنتهای رایج ماه رمضان در استان زنجان درطول ماه رمضان که به زبان ترکی “اوروشلیق” خوانده میشود مساجد، اماکن مقدس و نمازخانههای این استان مملو از جماعت روزهداری میشود کهبا انگیزهی تکمیل عبادت و کسب فیض بیشتر، نمازهای یومیه را بهجماعت اقامه میکنند . فعالیتهای دینی و مذهبی در این ماه در شهرها و روستاهای استان بهاوج خود میرسد و کلاسهای ویژه قرایت، تفسیر و تعلیم قرآن، جلسات احادیث، علوم دینی و فقهی بهطور گسترده در اماکن مقدسه و منازل مردم برگزار میشود . آحاد مختلف مردم این استان از قدیمالایام اعتقاد دارند، ماه رمضان با خود خیر وبرکت میآورد و اعضای خانوادهای کهدر آن روزهخوار بدون عذر موجه وجود داشته باشد از نعمات و برکات بیکران ضیافت خداوندی محروم میشوند. مردم زنجان روزه گرفتن در دهه اول ماه مبارک رمضان را ” یوقوشا داشینان- چیخماق ” ( حرکت در سربالایی تند کوه با بار سنگ )، ده روز دوم این ماه را “یوقوشا کرپیجینن چیخماق ” ( بالارفتن از دامنهکوه با بار خشت) و روزهداری در دههی سوم این ایام پربرکت را ” انیشه قاشماق سو ایچماق کیمیندی” (پایین آمدن از دامنه کوه مثل آب خوردن است ) تعبیر میکنند . بهاعتقاد مردم زنجان ، در ماه مبارک رمضان اعضای بالغ خانوادهها از ثواب روزههای کلهگنجشکی کودکان و افراد نابالغ برخوردار میشوند و بههمین خاطر، والدین کودکان خودرا بهگرفتن روزهی نصفهروز ترغیب میکنند و درقبال پرداخت وجهی، روزهی کلهگنجشکی آنان را میخرند. مردم این منطقه در شبهای قدر نیز با برپایی آیینهای ویژه و خاصی از قبیل دعا و نیایش، شرکت در محافل معنوی دعای جوشن کبیر ، دعای فرج امام زمام و ابوحمزه، اقامه نماز هفت قلهواللهی، حضور درمساجد و تکایا و قرآنسرگرفتن، ۱۹ و ۲۱ و ۲۳ ماه مبارک رمضان را گرامی میدارند. خواندن سورههای عنکبوت ، روم ، دخان و قدر از دیگر باورهای کهن مردم این استان است که در شبهای قدر عملی میشود . برپایی جشن و شادی در شب بیست و هفتم ماه رمضان (شب قتل ابن ملجم مرادی) تا هنگام سحر و خوردن کلهپاچهای که همراه با سیر پخته شدهاست برای افطار و سحری در این شب نیز جزیی از باورهای مردم زنجان را تشکیل میدهد. دوختن کیسه برات ” برات کیسهسی” در آخر ماه رمضان به تعداد اعضای خانواده نیز از آداب ورسوم مردم این منطقه است و مادر خانواده این کیسه را درمسجد و بین دو نماز ظهر و عصر و دعاهای تعقیبات نماز ، با پارچهی سفید چلواری و نخ و سوزن کارنکرده میدوزد. برای بریدن نخ و پارچهی این کیسه بهجای چاقو و قیچی از دندانها استفاده و یک سکهی “پول ” نیز در قسمت پایین آن قرار داده میشود . بهاعتقاد زنجانیها اگر این کیسهها توسط پنج زن سیده که اسامی آنها فاطمه یا یکیاز القاب حضرت زهرا (س) باشد لمس شود، برکت و نعمت خدا بههمراه این کیسهها به خانههای آنان وارد میشود و اعضای خانواده به آرزوی خود میرسند . خواندن نماز مغرب و عشا پس از قرایت دعا و آیاتی از قرآن کریم چون سورهی مبارکه قدر بهتعداد سه یا هفت بار قبلاز خوردن اولین لقمه افطاری از دیگر آداب و رسوم زنجانیها بهشمار میرود و روزهداران این دیار معمولا افطار خود را با خرما و یا نمک باز میکنند . زنجانیها در سالهای دور که وسایل ارتباطی چون رادیو و تلویزیون بهندرت و تنها در منازل تعدادی از متمولین شهر یافت میشد، زمان افطار را بااستفاده از رشتههای نخ سیاه و سفید تعیین میکردند. بههمین منظور دو رشته نخ سیاه و سفید را در مقابل چشم قرار داده و زمانی که چشم قادر به تشخیص این دو رنگ از هم نمیشد، افطار میکردند. آش کشک، آش ترش، شیربرنج، آش بلغور ، تاس کباب ، فرنی، کله پاچه، حلوا، آبگوشت کوفته ، کالاجوش ، پیاز آب ، سوپ، رنگینک و انواع خورشتها از جمله غذاهایی است که برای افطاری و سحری خانوادهها طبخ میشود . نانچایی ، بربری ، فتیر ، شیرمال روغنی و شیرین ، زولبیا وبامیه و پشمک نیز از جمله نانها و شیرینیهای سنتی است که بیشتر در ماه مبارک رمضان در این استان پخت و عرضه میشود. تورنا بازی ، گل یا پوچ و گرداندن انگشتر توسط اوستا دربین گروه، دبرنا و شاهوزیر نیز از جمله بازیهای سنتیاست که هنوز در ایام ماه مبارک رمضان پساز بازکردن افطاری، در قهوهخانههای سنتی و یا منازل و شب نشینیها توسط نوجوانان ، جوانان و حتی بزرگسالان انجام میشود. زنجانیها همچنین عادت دارند در ایام ماه مبارک رمضان، کدورت و اختلافهای فیمابین را برطرف و نسبت بههم محبت بیشتری ابراز کنند چراکه معتقدند لطف خدا بیشتر شامل حال کسانی میشود که دل مومن روزهداری را شاد میکند . تهیه و توزیع مایحتاج عمومی از قبیل برنج ، روغن، گوشت و آرد بین افراد و خانوادههای نیازمند در آستانهی ماه مبارک رمضان و همزمان با شبهای قدر نیز از دیگر آدابی است کهاز سالیان دور بین زنجانیهای رایج است . شب یلدا در زنجان در جای جای استان زنجان مردم رسم دارند که در این شب به دیدار بزرگان قوم و فامیل رفته و در آنجا شب یلدا یا به قول زنجانیها و آذریها شب چله را سپری کنند . در برخی نقاط استان زنجان نیز که هنوز به سبک قدیم برای گرم شدن از کرسی استفاده میشود و هنوز بخاریهای مدرن بدون نیاز به لوله و غیره در آنجا جایگاهی ندارد، در شب یلدا و در استقبال از روزهای بلند رحمت و برکت در چهار گوشه کرسی گردو و فندوق میشکنند به این امید که بر اطراف خود شادی و خنده حاکم شود . چارشنبه سوری مراسم تدفین روز مراسم اگر پنجشنبه باشد شام و اگر جمعه باشد ناهار خواهد بود. یک روز قبل از مراسم، قرآنخوانهای محلی جمع مىشوند و باید یک جلد کلام ا … مجید را تمام کنند، تا پذیرائی جالبی نصیبشان شود. بعد از صرف غذا مهمان باید مجلس را ترک کند. بعد از روز شنبه اولاد خانواده با کسب اجازه منزل را ترک مىکنند. اما رفت و آمد مهمانان تا چهلم ادامه دارد. مراسم بعدی چند روز به چهلم مانده است که قوم و خویشان با آوردن پارچههای رنگی مجلسی بهنام ”قره اچماق“ برپا مىکنند . لباسهای سیاه را از تن درآورده و لباس رنگی مىپوشانند. شخص عزادار بعد از این مراسم به منزل دوستان مراجعه و با تقدیم پارچه، اجازه کندن لباس سیاه را مىدهند . پوشش سنتی زنان و مردان زنجانی : ۲-۱ : تن پوش زنان : تن پوش زنان عبارت بود از پیراهنی که در اصطلاح محلی بدان « کوینگ» گفته میشد جنس کوینگ از کرباس بوده و پارچه آن توسط خود افراد بافته میشده است و طرحهای الوان و رنگهای گرم در آن به کار میرفته است بلندی کوینک به اندازهای بوده که تا زانو میرسیده علاوه بر این یقه کوینک کمی باز بوده که در قسمت باز از گردن بند جهت پوشاندن گردن استفاده میشده است . بر روی پیراهن یا همان کوینک ، ارخالق پوشیده میشده ، ارخالق همان نیم تنه روئین زنان بود « که معمولاً از چیتهای رنگی دوخته میشده کاملاً چسبان و بدون یقه بود و آستینهای تنگ آن تا بالای آرنج میرسید که گاهی طول این آستین تا حدود مچ هم میرسید . سر آستین آن دارای تکمههای فلزی کوچکی بود ، این تکمه در زمستان بسته و در فصل گرما و تابستان باز بود. طرحی از گل و بوته هم روی ارخالق میدوختند که به آن قلمکار میگفتند بهترین ارخالقها متعلق به بنارس بود ، در اصفهان و بروجرد و شیراز نیز ارخالق تولید میکردند .لباس دیگری که بدون آستین بود و از روی پیراهن و زیر کت پوشیده میشد جلیزقا یا جلیقه بود که ( در اصطلاح محلی جرقا نام داشت) . از روی جلیقه یا ارخالق زنان کتی میپوشیدند که در اصطلاح محلی به آن « دون » یا «یل» میگفتند که تا کمر میرسیده و مورد استفاده متمولین بوده .زنان از تنبان بعنوان شلوار استفاده میکردهاند ، « تنبان یک نوع شلوار بود که معمولاً کوتاه و گشاد بوده و از پارچههای چون ابریشم ، مخمل ، شال کشمیری یا پارچههائی از این قبیل دوخته میشد ، تنبان که در اصطلاح محلی بدان تومان گفته میشود ، تا قوزک پا میرسیده و سپس در قوزک پا باکش بسته میشده تنبانهای کوتاهتر گشاد دوخته میشدند . همچنین زنان دامنی پرچین بنام شلیته ( که در اصطلاح محلی شلته گفته میشده ) میپوشیدند ، شلیتهها ابتدا دامنیهای پرچینی بودند که روی زانو میآمد ولی بعد این شلیتهها کمکم کوتاهتر شده شلیتهها را روی تنبان به تن میکردند . زنهای شیک پوش معمولاً ۱۰ الی ۱۱ شلیته برپا میکردند . یک نوع شلوار هم تحت عنوان ( نیمساق ) وجود داشته از این شلوار در مهمانیها و مسافرتها استفاده میشده که در قسمت پا به جوراب مجهز است که نوعی جوراب شلواری است . پاپوش زنان : زنان کفشهای پاشنه کوتاهی که به « کوردی یاتی » معروف بودند به پا کردهاند ،رویه این کفشها معمولاً از پوست گوسفند ( یا میشین) و زیر کفش از پوست گاو میش یا گاو بود که در اصطلاح محلی بدان « گون » میگفتند . روستائیان معمولاً از پوست خام گاومیش یا گاو استفاده میکردند و رویه کفش را از لاستیک یا تسمههای بهم بافته شده از پوست میش یا گوسفند درس میکردند . لازم به ذکر است که چرم خام انعطاف نداشته و ظاهر خوبی هم نداشت ولی دیرتر از بین میرفت . چرم خام رنگ طبیعی خود را داشت اما چرم دباغی شده که معمولاً طبقات مرفه برای ساختن کفش خود استفاده میکردند به رنگ قهوهای یا تیره بود . کفش زنان ثروتمند یکنوع چارق گلدوزی و تزئین شده بود ، اما کفش زنان طبقات کم درآمد یا روستایی معمولاً از چرم خام تهیه میشد ( البته نسبت به کفش مردان کمی زیباتر ساخته میشد) معمولاً برای دوام بیشتر کفش از یک لایه « خش » استفاده میکردند که بین کف داخلی و کف اصلی کفش قرار میگرفت . لایه خش ذرات ریز تراشیده شده چرم و میشین بود که با سریش و مقداری آب در یک کوزه ریخته شده و مانند سابیدن کشک در کوزه شکسته کوبیده میشد تا کاملاً خیس شده و بوسیله سریش به هم بچسبد سپس آنرا روی کف داخلی کفش مرتب میکردند و کف اصلی را روی آن نصب کرده و میدوختند . لباس عروس : نوع لباس عروس بستگی به استطاعت و اعتقادات خانواده عروس داشته است معمولاً روی صورت عروس تور میانداختند . میتوان گفت که لباس عروس نسبت به لباس افراد عادی زرق و برق بیشتری داشته و رنگ آن شاد و از نظر ظاهرخوش دوخت بوده است . لباس مردان : ۳-۲ پاپوش مردان : کفش مردان را نیز مانند کفش زنان از پوست گاومیش یا گاو «گون» درست میکردهاند . افراد ثروتمند از کفش پاشنه بلند استفاده میکردهاند ولی بقیه مردم کفش پاشنه کوتاه میپوشیدند که به آن « کودری یاتی » میگفتند . زیورآلات : استفاده از انگشتر بر خلاف مردان که معمولاً از انگشتر عقیق به خاطر ثواب بودن استفاده میکردند در بین زنان معمول نبوده است ، البته به هنگام ازدواج حلقهای بین عروس و داماد رد و بدل میشده است . دستبند و گردنبند زنان معمولاً از یک رشته منجوق – سنگ شبه یا شبق « سنگ سیاه براق » و سنگهای زرد رنگ (کهربا) و پشم و عقیق تشکیل میشد . در روستاها معمولاً از سکههای پنجریالی یا دهریالی که زرگرها آنها را با قلابهائی به هم متصل میکردند به صورت سربند – گردنبند و استفاده میشد . سربندها را معمولاً بوسیله پیشانی بند ( در اصطلاح محلی عصابه ) آویزان میکردند نظرات |