فرهاد اصلانی که این روزها دو فیلم «ساکن طبقه وسط» به کارگردانی شهاب حسینی و «مستانه» حسین فرح بخش را بر پرده سینماها دارد، در گفت و گویی از این دو فیلم و وضع سینمای ایران گفت.
بخش هایی از آن پیش روی شما است:
ممیز فیلم شهاب حسینی برایم آشنا بود
از اصلانی ابتدا درباره حضورش در فیلم «ساکن طبقه وسط» به عنوان اولین تجربه کارگردانی شهاب حسینی پرسیدیم و او تاکید کرد که دراینباره بیشتر از فیلم، باید به خود «شهاب» پرداخت.او یادآور شد: اولینبار در سریال «پلیس جوان» با شهاب همکاری کردم. آدم خاص، دوست داشتنی و با انگیزهای بود که یکی دوبار دیگر هم با هم کار کردیم و دوستی خوبی بینمان ایجاد شد. وقتی شنیدم میخواهد فیلم بسازد و باانگیزه و علاقه دنبال آن است، طبیعتا خوشحال شدم و گفتم، هر کمکی از دستم برآید برایش انجام میدهم.وی افزود: در «ساکن طبقه وسط» با صحبتهایی که داشتیم خیلی زود به نتیجه رسیدیم و کارم یک روز بیشتر طول نکشید. فعلا هم اخبار خوبی از فیلم شنیدهام و خدا را شکر که خوب میفروشد.
این بازیگر سینما و تلویزیون در «ساکن طبقه وسط» نقش یکی از ممیزان وزارت ارشاد را در صدور مجوز نشر کتاب ایفا میکند که درباره این نقش، آن هم در زمانی که بحث مجوز دادن یا ندادن به آثار هنری مثل فیلم و کتاب داغ است، توضیح داد: به هرحال ما جسته و گریخته با این فضا و طیف افرادی که مسئولیت صدور مجوز به کتاب یا نمایش فیلمها را برعهده دارند، آشنایی داریم و خودم از نزدیک با آنها برخورد هم داشتهام. گاهی واکنش این دوستان به هنگام صدور مجوز برای یک فیلم به شکلی است که میشود به آنها پیشنهاد داد، خب اگر میتوانی خودت برو بساز، چون چیز دیگری را از فیلمنامهای که به آنها دادهای، تعریف میکنند و گاهی استدلالهایی را مطرح میکنند که به طنز شبیه است و باعث تعجب میشود؛ به همین دلیل چنین پرسوناژی برایم آشنا بود و برای همکاری زود به نتیجه رسیدیم.
انتقاد از موضعگیری تلویزیون
از اصلانی درباره کمرنگ شدن یا نشدن انگیزهاش از کار در سینما پرسیدیم، چرا که در چند سال گذشته تقریبا تمام فیلمهایی که بر پرده سینما داشته مثل «من مادر هستم»، «به خاطر پونه» و «خصوصی» به نوعی با مشکل مواجه شدهاند و فیلم «خرس» هم که پس از سه سال اصلا پروانه نمایش نگرفته است.او در پاسخ به این سوال با اشاره به اینکه از یک زمانی به بعد تصمیم گرفته که بیشتر در سینما بازی کند، گفت: این تصمیم به حدود ۵ سال قبل برمیگردد و اینکه تلویزیون خیلی میتوانست خردمندانهتر رفتار کند و مردم را با هم آشتی داد، اما متاسفانه تلویزیون رویهای را انتخاب کرد که مدام کارها کم ارزشتر و بیخاصیتتر شدند و به نظر میآمد کسی انگیزه ندارد و انگار فقط میخواهند آب در دل کسی تکان نخورد؛ به همین دلیل اصلا علاقهای به کار در تلویزیون نداشتم.بازیگر سریالهای «آشپزباشی» و «مختارنامه» اضافه کرد: در سینما هم که کار کردم، بیشتر فیلمها به مشکل خورد که در این مشکل گاهی بحث سیاسی دخیل بود و گاهی هم بازیهای پیچیده خود سینما باعث بروز حاشیه میشد که من درکی از آن نداشتم.
اصلانی با اشاره به فیلمهای «خصوصی»، «من مادر هستم» و «خرس» بیان کرد: اگر بخواهم عقبتر بروم باید به فیلم «سیزده ۵۹» اشاره کنم که یک فیلم دفاع مقدسی بود، ولی برخورد خوبی با آن نشد، چون کارگردانش (سامان سالور) مورد وثوق آن جماعتی که سرکار بودند، نبود؛ به طوری که فیلم حتی به جشنواره دفاع مقدس هم دعوت نشد. این در حالی است که «سیزده ۵۹» فیلم خوبی بود.
ممیزی روی فیلمنامه را نمیفهمم
او گفت: بخش دیگر قضیه هم به مسائل دیگری برمیگردد و گاهی فکر میکنم چطور میشود به یک تعامل و زبان مشترک رسید، اما به هیچ راه حلی نرسیدهام؛ مثلا من هنوز جریان ممیزی روی فیلمنامه را نمیفهمم چون هر بازیگری قرائت خودش را از یک فیلمنامه دارد و با تفکر خودش نقش را بازی میکند. به این ترتیب وقتی فیلمنامه دچار ممیزی میشود و بعد هم یکسری اعمال نظر دیگر روی کار انجام میشود، با اثر متفاوتی روبرو میشویم و این محصول دیگر فیلمی نیست که کسی ادعا کند آن را ساخته است.
الان این همه فساد اقتصادی و معضل اجتماعی در جامعه رخ میدهد که فقط با عکس میشود گوشههایی از آن را نشان داد. آیا اگر نمایشگاه عکسی برپا شود مردم تظاهرات میکنند و به خیابان میآیند؟ آیا کل جریان مملکت را همین دو فیلمی که اینقدر برسر آن بحث است عوض میکند؟ اصلا مگر میشود؟ به هیچ وجه! و نمیدانم اینها به سینما چگونه نگاه میکنند
دلشان برای سینما نمیسوزد
اصلانی ادامه داد: در این مدتی که کار کردهام ممیزهای مختلفی را دیدهام و متوجه شدم که بیشتر آنها کسانی نیستند که به سینما علاقهمند باشند.در واقع در این حوزه بیشتر نگاه سیاسی و عقیدتی حاکم است و دلشان برای سینما نمیسوزد که این جای تاسف دارد.بازیگر فیلم «قصهها» همچنین اضافه کرد: مثال دیگر این قضیه را در تلویزیون میتوان دید. در این سالها عناوینی تعریف شدهاند که اصلا واقعیت ندارند مثل مجری طرح یا ناظر کیفی و مشخص نیست مثلا، ناظر کیفی چه کاری میکند؟ یعنی اگر قرار است او نظارت کند پس کارگردان چه میکند؟ اگر به کارگردان اعتماد ندارید پس به چه کسی اعتماد دارید؟
او که در سریال تولیدی شبکه نمایش خانگی با نام «ساخت ایران» هم بازی کرده است، در ادامه توصیف وضعیت تلویزیون و درباره نمایش این مجموعه از شبکههای تلویزیونی در ماههای اخیر گفت: تلویزیون در سالهای اخیر به این سمت رفت که زور بگوید و کار رسانههای دیگر را به هر شکلی که دوست دارد نشان بدهد و این اتفاق اصلا خوب نیست؛ مثلا فیلمهای سینمایی که از شبکههای تلویزیون پخش میشوند در اغلب موارد کارگردانها را شاکی و عصبانی میکنند، چون هرطور میخواهند فیلم را سانسور میکنند. در بخش تئاتر هم زمانی بود که یک مدیر علاقه مند آمد و چند کار آماده شد،اما قدم محکمی برداشته نشد.او با اشاره به بخش ابتدایی صحبتهایش درباره سینما و انگیزه داشتن برای کار خاطرنشان کرد: شاید بتوان گفت، جماعتی که در بخش اداری سینما کار میکنند و بقیهای که در سینما فیلم میسازند، فقط همدیگر را مستهلک کردهاند و این میشود که در فیلمها هیچ نشاطی نیست و اکثرا غمانگیز هستند. در این بین هم به تنها چیزی که اهمیت داده نمیشود مخاطب است، در حالی که اوست که باید مسائل را درک کند و از فیلمی خوشش بیاید یا نیاید، اما عدهای این وسط برای مردم تصمیم میگیرند که خیلی هم بینتیجه است.
کسی که جسارت مدیریت ندارد، نباید بیاید
اصلانی در ادامه این گفتوگو درباره اینکه آیا معتقد نیست یکسری از اتفاقات، مدیران را محتاط کرده تا برای جلوگیری از حاشیه، پیشگیریهایی انجام دهند، خیلی صریح اظهار کرد: به نظرم اگر کسی جسارت مدیریت را ندارد، نباید بیاید چون باید بتواند از حوزه کاریاش دفاع کند. اسم این کار تعامل نیست و ۱۰۰ درصد عقبنشینی است.او خاطرنشان کرد: با این حال مخالفم با این نظر که عدهای انتظار داشتند با ورود مدیران جدید همه چیز به سرعت بهبود یابد، چون این قضیه یک مقدار خاماندیشی است و مگر میشود یک روزه همهچیز تغییر کند؟!
آیا جریان مملکت را دو فیلم میتواند عوض کند؟
وی با این حال اظهار کرد: الان این همه فساد اقتصادی و معضل اجتماعی در جامعه رخ میدهد که فقط با عکس میشود گوشههایی از آن را نشان داد. آیا اگر نمایشگاه عکسی برپا شود مردم تظاهرات میکنند و به خیابان میآیند؟ آیا کل جریان مملکت را همین دو فیلمی که اینقدر برسر آن بحث است عوض میکند؟ اصلا مگر میشود؟ به هیچ وجه! و نمیدانم اینها به سینما چگونه نگاه میکنند؛ گاهی ابزاری، گاهی بیاهمیت و گاهی هم ضدفرهنگ! واقعا تکلیفی برای سینما روشن نیست.وی ادامه داد: آن افرادی که مشخصا درباره فیلمها اظهار نظر میکنند، تا به حال پشت صحنه یک فیلم را ندیدهاند و رنج تولید فیلم را نکشیدند. اینها فقط در جایی ایستادهاند و دیگران را متهم کنند. این فکر کثیفی است که گفته شود همه میخواهند به آن طرف وصل بشوند یا برای نمایش فیلمی در یک جشنواره اتهام سیاهنمایی را مطرح کنند.
دلم میگیرد که فحاشی به فضیلت تبدیل شده
این بازیگر گفت: وقتی یک فیلمساز در این مملکت تربیت میشود و به جایگاهی میرسد، باعث افتخار است و باید از او مراقبت کرد، اما میبینیم چه بر سر بعضیها آمده و دلم میگیرد که چطور فحاشی به فضیلت تبدیل شده و در آن مسابقه میگذارند. این دردناک است و اصلا هنر نیست، بلکه سوءاستفاده از قدرت است.