مرتبط با این مطلب امروز در نایت ملودی ![]() درمان پوکی استخوان و درد مفاصل ![]() طرز تهیه خامه کیک با خامه صبحانه ![]() طرز تهیه چیکن استراگانف با سس بشامل ![]() جشنواره جهانی فیلم فجر ۱۴۰۱ ![]() درمان قطعی و تضمینی کبد چرب ![]() طرز تهیه مربا بالنگ خشک شده خانگی ![]() طرز تهیه فلافل خانگی ساده با نخود ![]() نقد و بررسی کتاب هنر در گذر زمان هلن گاردنر ![]() آیا بدنسازی قد را میسوزاند؟ ![]() روز ملی سینما در تقویم چه روزی است؟ ![]() آیا علی شادمان فرزند گلشیفته فراهانی بود!؟ ![]() طرز تهیه نیوکی با سس قارچ و سس گردو و سیب زمینی ![]() جاهای دیدنی، تفریحی و تاریخی مهاباد ![]() ترفند خانه داری و تمیزکاری ![]() درمان خانگی سوختگی ![]() طرز تهیه آلبالو پلو با گوشت چرخ کرده ![]() ماجرا و داستان کامل سینما رکس آبادان ![]() کوه شاه نشین و شیطان کوه کجاست؟ ![]() فال تاروت کائنات تک کارتی ![]() مدل ژلیش ناخن طبیعی دخترانه سال ۱۴۰۱ آتش سوزی سینما رکس آبادان یکی از جنجال برانگیزترین اتفاقاتی است که قبل از انقلاب و در سال ۱۳۵۷ روی داده است. در این حادثه تعداد بسیار زیادی از زنان و مردان و کودکان در سینما رکس آتش گرفتند و سوختند. با وجود اینکه ۴۲ سال از وقوع این حادثه می گذرد اما هنوز هم به طور دقیق مشخص نیست که در سینما چه اتفاقی روی داده است و چه کسانی سینما را به آتش کشیده اند. گروهی معتقدند که آتش سوزی سینما رکس آبادان به دستور شاه و توسط ساواک صورت گرفته است. زیرا در سینما تعداد بسیار زیادی از فعالین سیاسی حضور داشتند. اما یک موضوعی شبهه ایجاد می کند …. چرا بعد از انقلاب سینما رکس را با خاک یکسان کردند و یک ساندویچ فروشی از دل ان بیرون درآوردند؟ چرا قصد داشتند که مزار شهدای سینما رکس را نابود کنند؟ اگر آتش سوزی سینما رکس به دست ساواک بوده چرا از محوطه سینما موزه نساختند؟ با ما همراه باشید تا به بررسی آتش سوزی سینما از نگاه یکی از خبرنگاران حاضر در محل حادثه بپردازیم.
اولین خبر آتش سوزی سینام رکس آبادانیکشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۵۷ نوشت «در یک فاجعه ملی که دیشب در شهر آبادان رخ داد ۳۷۷ نفر از مردان، زنان و کودکان زنده زنده در سینما رکس آبادان سوختند. ساعت ۱۰ دیشب در حالی که ۷۰۰ نفر مرد، زن و کودک سرگرم تماشای فیلم فارسی گوزنها در سالن نمایش بودند گروهی خرابکار و غیر معتقد به اصول انسانی با همکاری سرایدار سینما با مواد آتشزا سالن سینما را به آتش کشیدند». این اولین خبر از آتش سوزی سینما رکس بود؛ اولین خبر از راز سر به مهری که بعد از ۴۲ هم همچنان شفاف نشده است. روایتهای مختلفی از ماجرای سینما رکس وجود دارد. گفته میشود کسی یا کسانی با مواد آتشزا سینما را به آتش کشیدهاند. یکی از حاضران در این ماجرا «رضا خدری» خبرنگار آبادانی روزنامه کیهان است. او که در روز حادثه چند دقیقه بعد از آتش سوزی خودش را به محل حادثه میرساند و اولین خبرنگاری است که به داخل سینما راه پیدا کرده و عکسهایی که حالا از حادثه وجود دارد را گرفته است. خدری متولد و بزرگ شده آبادان است و بنابراین شناخت خوبی درباره بسیاری از اشخاصی که نامشان در پرونده است دارد. همه قبل از آتش سوزی بیهوش شده بودندخدری در مصاحبه با انصاف نیوز همهی روایتهای رسمی از این حادثه را دروغ خواند و گفت: افراد در سینما رکس قبل از آتش سوزی خفه شده بودند. چرا که ممکن نیست در عرض حدود ۲۰ دقیقه ۷۰۰ نفر بسوزند. چون اگر آنها هوشیار بودند میتوانستند فرار کنند. با توجه به اینکه کسی از جایش تکان نخورده بود یعنی همه قبل از آتش سوزی همه بیهوش شده بودند. او ادامه داد: من زمانی که رفتم داخل هیچکس از سر جایش تکان نخورده بود؛ همه در جای خودشان سوخته بودند. من دیدم جسدی که پایش روی پایش بود و سوخته بود. و این سوختگی در حدی بود که نمیشد تشخیص داد که آن جنازه زن است یا مرد. هیچکس زنده از سینما بیرون نیامدبعضی روایتهای رسمی میگوید حداقل بین ۲۰ تا ۴۰ نفر از این آتش سوزی نجات پیدا کردهاند. عباس امینی مستندساز جوان آبادانی که مستندی دربارهی این سینما رکس ساخته اما در گفت و گویی ادعا کرده که تعداد آنهایی که نجات پیدا کردهاند خیلی بیشتر است. او میگوید من با تعداد زیادی از آنها صحبت کردهام اما آنها حاضر نیستند خودشان را معرفی کنند. چراکه چون هر کسی زنده بیرون آمده بود، در مظان اتهام بود که حتماً دستی در قضیه داشته است، فضا خیلی متشنج بود. برای همین بیشتر آنها ترجیح دادند سکوت کنند، برخی آنقدر ترسیده بودند که از ایران رفتند. خبرگزاری پارس (ایرنای کنونی) همان زمان در خبری درباره نجات یافتگان نوشت: از هفتصد تماشاگر کوچک و بزرگ که در سالن سینما «رکس» آبادان سرگرم تماشای فیلم بودند، در جریان آتشسوزی، تنها یک صد نفر توانستند خود را از مهلکه نجات دهند و به بیرون فرار کنند و شش صد نفر دیگر در میان جهنمی از آتش سوختند که از این عده سیصد و هفتاد و هفت نفر جان خود را از دست دادند. خدری اما این روایت را هم دروغ میداند. خدری گفت: هیچ کس از سینما رکس زنده بیرون نیامد؛ فقط یک نفر نجات پیدا کرد که آن هم بچهاش گریه کرده بود و بیرون آمده بود. او اینکه کسانی زنده بیرون نیامده را تاییدی بر ادعای خود میداند و توضیح میدهد: سینما رکس یک سینمای قدیمی بود که همان موقع ۶۰ سال سن داشت؛ دیوارهایش هم فقط یک ردیف آجر بود اگر اینها هشیار بودند و حتی با لگد دیوار میزدند دیوار میریخت با توجه به اینکه آدم در زمان خطر قدرتش بیشتر میشود. پس اینها هشیار نبودهاند. من آنجا بودم هیچ صدایی به بیرون نمیآمد. اصلاً صدای مردم و اینها نمیآمد. بعد از اینکه من داخل رفتم همه روی صندلیهایشان سوخته بودند و صندلی های آهنی از بین رفته بودند. معماری سینما رکس چکونه بود؟خدری ساختمان سینما را اینگونه توصیف کرد: سینما رکس طبقه بالای یک پاساژی بود. یک درب جدا داشته که یک درب میلهای آهنی داشت. برای رسیدن به سینما شما باید از آن در وارد میشدید از پلهها بالا میرفتید تا به سینما برسید. یکی از نکاتی که در پرونده سینما رکس همیشه جای سوال دارد داستان بسته بودن درب هاست. بعضی میگویند درب ها رو به داخل باز میشدند و فشار جمعیت باعث شده بود که نفراتی که جلو بودند نتوانند درب را باز کنند. سلیمی نمین ولی بسته بودن درب را کار ساواک میداند. او در بخشی از مصاحبه خود با تسنیم گفته: ساواک ۴ معتاد و موادفروشی که در کمیته مشترک ساواک و شهربانی از آنان پرونده داشتند، به کار گرفتند و معلوم نیست موادمخدری مصرف کرده بودند که پس از دستور ساواک به داخل سینما رفتند. این معتادان اطلاع نداشتند که قرار است دربها بسته شود و خیالشان راحت بود که با شروع آتش سوزی به سرعت از سینما خارج خواهند شد. یکی از آن معتادان از راه پشتبامی سالن سینما توانست فرار کند. البته چند نفر اقدام به فرار از آن طریق کردند که الباقی سوختند و موفق نشدند. داستان بسته بودن درب سینماخدری داستان بسته بودن دربهای سینما را نه کار ساواک میداند و نه فشار مردم او داستان را اینگونه توضیح میدهد: دری که گفته میشود یک درب آهنی نردهای بود که از بیرون میشد داخل را دید. سرهنگ بیات و سرهنگ امینی که الان در رسانههای خارجی دربارهی سینما رکس صحبت میکنند درب آهنی را با زنجیر بسته بودند و میگفتند میخواهیم عاملین را بگیریم؛ برای جلوگیری از در رفتن آنها درب را بستهایم. ولی یک نکته وجود دارد. کسی اصلاً پشت در نبود که گیر کرده باشد اگر کسی پشت در میآمد مردم آنها را میدیدند و کمکشان میکردند. اصلاً کسی نتوانسته بود به پایین برسد. همه سر جای خودشان سوختند. دیر رسیدن آتش نشانیدربارهی دیر رسیدن آتش نشانی گزارشهای زیادی وجود دارد. روزنامه اطلاعات در باره این موضوع در همان سال ۵۷ نوشت: شاهدان عینی حادثه میگفتند: در این میان قصور دستگاههای آتشنشانی را نیز نباید نادیده گرفت. با آنکه چندین تلفن فوری به مراکز آتشنشانی شد و آنها در جریان حریق قرار گرفتند اما خیلی دیر خود را به محل رساندند و ضمناً اتومبیلهای آتشنشانی فاقد تجهیزات لازم بود حتی یکی از ماشینها آب نداشت. سرانجام فرماندار و سایر مقامات و اکیپهای امدادی به محل آمدند و کار حمل اجساد به خارج سینما و انتقال مجروحین به بیمارستان و کارهای دیگر شروع شد. خدری هم این موضوع را تأیید میکند و میگوید: از دم آتش نشانی تا دم سینما رکس کلاً ۱۰ دقیقه پیاده راه است ولی آتش نشانی دیر رسید. آتش نشانی که آمد آب نداشت. شیرهای آتش نشانی هم رویشان را سیمان گرفته بودند. نبودن آب برای خاموش کردن آتش یکی از اتهاماتی بود که «علی نادری» صاحب سینما به خاطر آن اعدام شده. حجتالاسلام سید حسین موسوی تبریزی، رئیس دادگاه عاملان آتشسوزی سینما رکس در گفت و گوی خود با سایت تاریخ ایرانی گفته بود: سینما رکس از ایمنی پایینی برخوردار بود و حتی راه فرار را با ظروف نوشابه بسته بودند. شهرداری از یک هفته پیش از آتشسوزی اخطار کرده بود که تانکر آتشنشانی خالی است، اما به این توصیه عمل نشده بود. شهرداری علیه مدیر سینما رکس شهادت داد که صاحب سینما رکس اخطارهایش را نادیده گرفته است. خدری دربارهی حرف های آقای موسوی میگوید: کدام سینما مخزن اضطراری دارد؟ همین حالا هم سینماهای تهران مخزن ندارند. اصلاً مالک آن مجموعه آن جا نبود؛ زمانی که شنیده بود این اتفاق افتاده خودش را رسانده بود به مجموعه نه اینکه احضارش کنند؛ خودش آمده بود. اینکه چرا اعدام شد در پرده ابهام است. ماده اشتعالزا چه بود؟دربارهی ماده آتش زا اختلاف نظرهایی وجود دارد. گزارشی از شهربانی آن زمان وجود دارد که میگوید سه گالن بنزین در این آتش سوزی استفاده شده. اسنادی که ویکی لیکس سالها بعد منتشر کرده میگوید این آتش سوزی بر اثر گازوئیل بوده. عباس سلیمی نمین استاد اصولگرای دانشگاه که مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران است در مصاحبهای با مرکز اسناد انقلاب اسلامی میگوید ماده آتش زا بنزین هواپیما بوده است. خدری دربارهی این موضوع میگوید: معلوم نیست اینها را با چه چیزی سوزاندهاند؛ چرا که در حدود ۲۰ دقیقه آن بدنها آنطور سوخته بودند. بنزین و گازوئیل اینطور نمیسوزاند. ساختمان یک طوری سوخته بود که سقف سینما با آن ارتفاع هم سوخته بود؛ این کار بیست لیتر بنزین نیست. در عکسهایی که من گرفتم مشخص است که حتی راه پلهها که بیرون از سینما هستند هم سوختهاند. اینها ماده آتش زا را حتی به دیوارها هم پاشیده بودند که آتش به سقف رسیده بود. حسین تکبعلیزاده، مرد تناقض گوییدر دادگاهی که برگزار شد عامل این آتش سوزی ها را کسی به نام «حسین تکبعلیزاده» عنوان کردند؛ فیلم های اعترافات او نیز موجود است که میگوید خودم کبریت را کشیدم و ساختمان را آتش زدم. این فرد در مصاحبههای مختلف از سوی اشخاص مختلف فرد متناقضی معرفی شده بود. در گزارشی که خبرگزاری ایسنا منتشر کرده بوده و روزنامه سازندگی آن را بازنشر کرده نیز به این موضوع اشاره شده بود. این قصه همین الان هم تخیلی استخدری که تکبعلیزاده را از نزدیک میشناخته دربارهی او میگوید: «حسین تکبعلیزاده» گفت من ۲۰ لیتر بنزین برداشتم بردم و کبریت زدم و سوزاندم. خب مگر میشود با ۲۰ لیتر بنزین سالن ۷۰۰ نفری را آتش زد. این آقای تکبعلی زاده را من میشناختم. او یک آدم معتادی بود که ۱۰ متر راه میرفت زمین میخورد. تکبعلی زاده در اظهاراتش گفت من رفتم اول سینما سهیلا را آتش بزنم دیدم دوتا پاسبان دم در است؛ برگشتم رفتم سینما رکس؛ بلیت خریدم و رفتم داخل و آتش زدم. او ضمن نامعقول خواندن این روایت میگوید: من همان موقع گفتم کدام عقلی قبول میکند که یک نفر با بیست لیتر بنزین برود داخل سینما؛ اولاً کنترل کننده بلیت کاری با او نداشته باشد. دوما برود داخل سینما بنزین را زمین بریزد؛ کبریت بزند؛ مردم هم با او کاری نداشته باشند؟ سوما آدم معتادی که ۱۰ قدم نمیتوانست راه برود میگوید ایستادم تا همه بسوزند و بعد بیرون آمدم. این قصه همین الان یک قصه تخیلی است. این را به یک بچه هم بگویید میخندد. چپ، راست، مذهبی و غیر مذهبیخدری که تحقیقات گستردهای دربارهی سینما رکس داشته دربارهی مسببین اصلی حادثه توضیح میدهد: به نظر من این کار یک تیم ارگانیزه شده است. چون نمیشود که عملیاتی با این دقت را یک نفر انجام دهد. اینها یک حداقل ۳۰ یا ۴۰ نفر بودند. چونکه این کار دقیق بود. این یک سناریو بود که این برنامه را چندین روزه با برنامه ریزی دقیق انجام دادند. با توجه به اینکه هم عوامل رژیم شاه نقش داشتند و هم سؤالات دیگری وجود دارد من میگویم بین چپ و راست و مذهبی و غیر مذهبی اتحادی بود؛ والا خود شهربانی هم به تنهایی میخواست این کار را بکند لو میرفت. او در انتها این حادثه را یک راز همیشگی عنوان کرده و گفت: من از همان ۴۲ سال پیش در حال تحقیقم. اما هیچ نتیجهای نگرفتهام. ۵ نفر از خانواده جعفر سازش که از خبرنگاران روزنامه کیهان بود در این آتش سوزی از بین رفتند. او خیلی پیگیر این موضوع بود. حتی به خارج رفت. ولی او هم به من میگفت که همه چیز همچنان در هالهای از ابهام است. دیگر هم نمیشود به نتیجهای رسید. آدمهایی که میدانستند بعد از ۴۲ سال به رحمت خدا رفتهاند. بعضیها از ایران رفتهاند.
نظرات دانلود آهنگ مازندرانی
نایلون حبابدار
قطعات تهویه مطبوع
تاج ویپ
تشریفات عروسی
جی پی اس
دانلود آهنگ مازندرانی
درمان خروپف
آرایشگاه شیوا پردیس
ویپ
ویپ اسموک
جویس
ثبت نام وام ازدواج
ثبت سایت در گوگل
صرافی آنلاین
خرید تتر
خرید گیفت کارت
آموزش بلاک چین
هاست ارزان
افزایش فالوور
ایمپلنت بدون درد
بک لینک
گیفت کارت
پنل اس ام اس
بازی
قالب وبلاگ
|