دراین مقاله سعی داریم به کمک تحقیق انجام گرفته در دانشگاه گوتنبرگ، اهداف ورزشی و چگونگی رسیدن به آنها را شناسایی کنیم.برخی افراد تصمیم می گیرند ورزش کنند، برایشان هم مهم نیست چه موقعی از روز باشد آنها ورزش را در برنامه ریزی خودشان تنظیم کرده اند. تنها شکایت شان این است که چرا به اندازه کافی زمان برای ورزش کردن ندارند.
برخی دیگر در برنامه غذایی خود ماندند و احساس بسیار بدی دارند تا زمانی که از رژیم غذایی خسته شوند و دوباره بتوانند از زمان خود استفاده کنند. احتمالا شما جایی میان این دو گروه هستید و گاهی از ورزش لذت می برید و گاهی نیز از آن تنفر دارید.
به طور کلی، اهداف ما به دو بخش کنترل ذاتی و کنترل بیرونی تقسیم می شوند. وقتی به اهداف ذاتی خود دست پیدا می کنید انگیزه و احساس تایید شدن دارید. از فعالیتی که انجام می دهید لذت می برید و متوجه زمانی که برای انجامش گذاشته اید نمی شوید. اهداف از بیرون کنترل شده منحصر به فعالیت نیستند و می توان آنها را از راه های مختلفی به دست آورد.
وقتی انگیزه تان بیرونی است، تمرکزتان روی فعالیت نیست، بلکه روی چگونگی کمک آن برای رسیدن به نتیجه دلخواه تان هستید. در محدوده انگیزه کار، کنترل ذاتی و بیرون معمولا در هم آمیخته می شوند، مسلما نمی توانید فقط برای لذت بردن کار کنید ( ذاتی ) و تاوانی هم دارد ( بیرونی ).
برخی از سوالاتی که باید از خودتان بپرسید تا متوجه شوید اوضاع تحت کنترل تان هست یا خیر؟ عبارتند از می توانید خود زمان و سرعت را تعیین کنید؟
آیا قادر هستید چگونگی انجام دادن آنچه از شما خواسته شده را خود تعیین کنید؟
و یا اینکه تمام جنبه های کارتان تنظیم شده است؟
اهداف ( ذاتی، بیرونی ) و انگیزه ها ( مستقل، کنترل شده ) به عنوان پایه اصلی افراد جهت مشخص کردن نحوه رویکردشان برای انجام ورزش در نظر گرفته شد. همچنین در ادامه لیستی برای اهداف ورزشی مشخص شده است، شما هم بخوانید تا بنینید چه چیزی انگیزه بیشتری برای ورزش کردن به شما می دهد.
چه چیزی باعث انگیزه تان می شود؟
• وابستگی اجتماعی: از ورزش کردن لذت می برید چون با دیگر افراد ارتباط برقرار می کنید. مثلا کسانی که در باشگاه ورزش می کنند، دوستانی که ورزش می کنند و یا دیگر افراد مانند همکلاسی ها.
• مدیریت سلامت: ورزش به این دلیل برایتان اهمیت دارد که به کنترل سلامت کمک می کند.
• افزایش مهارت ها: دوست دارید قابلیت هایی که در طول ورزش به کار می برید را تمرین کنید، برای مثال شنا کردن، دویدن، یوگا یا بلند کردن وزنه.
• پذیرش در اجتماع: ورزش به شما مقاوم و شخصیت می دهد . مثلا زمانی که سنگین ترین وزنه ها را بلند می کنید و یا وقتی در کلاس یوگا پاها را ساده و راحت بیشتر از همه باز می کنید.
• تصور: حس می کنید ورزش کردن ظاهر خوبی دارد تا جایی که حتی در شهر نیز از لباس های ورزشی استفاده می کنید تا در نظر دیگران فردی جلوه کنید که به فعالیت های ورزشی اهمیت می دهد.
به لیست اهدافی که بالا گفته شد دوباره نگاه کنید، اهداف اول تا سوم نشان دهنده اهداف ذاتی هستند. اگر بیشتر به آنها گرایش دارید نشان دهنده این است که ورزش برایتان ساده تر است چون انگیزه لازم را دارید. اهداف چهار و پنج نشان دهنده اهداف بیرونی هستند و اگر بیشتر به آنها گرایش دارید انگیزه تان برای ورزش کمتر است حتی اگر این کار را برای ظاهر می کنید.
اگر به هیچ وجه علاقه ای به ورزش ندارید شاید بهتر باشد با اهداف بیرونی شروع کنید و امید داشته باشید با انجام ورزش به مرور اهداف ذاتی در شما شکل بگیرد. مانند افزایش قابلیت ها در یک ورزش. علاوه براین، اهداف بیرونی حتی اگر باعث تقویت اهداف ذاتی هم شوند به مرور از مقدار انگیزه افراد برای ورزش می کاهند.