امروز در نایت ملودی بازیگر نقش گلنار در سریال گیلدخت دانلود استیکر واتساپ خنده دار برای ایفون سفر به مریخ چقدر طول میکشد؟ بهترین فیلم های جشنواره فجر ۱۴۰۲ طرز تهیه لوکوم پرتقال طرز تهیه سیر سیاه روی بخاری نقد فیلم عروسی مردم علت قتل داریوش مهرجویی و همسرش – قاتل که بود؟ طرز تهیه کله جوش با ماست و بادمجان فال عطسه تایلندی چه حرکاتی در بدنسازی باعث افزایش قد میشود؟ طرز تهیه موچی شکلاتی بررسی فیلم سینمایی سنگدل ۲۰۲۳ داستان سریال عقرب عاشق جاهای دیدنی تبریز و اطراف آن طرز تهیه روغن دنبه فیلم سینمایی شهر هرت با بازی پژمان جمشیدی طرز تهیه شیرینی اسکار گردویی و کنجدی درمان پوکی استخوان و درد مفاصل طرز تهیه خامه کیک با خامه صبحانه کاروان رفته بود و دیده من همچنان خیره مانده بود به راه خنده میزد به درد و رنجم , اشک شعله میزد به تار و پودم , آه رفته بودی و رفته بود از دست عشق و امید زندگانی… بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟ خانه بر هم زدن این دل دیوانه ز چیست؟ گر نه آشفتگی این دل مسکین طلبی الفت زلف پریشان تو با شانه ز چیست؟ هرکسی از لب لعلت سخنی میگوید چون… تو را خبر ز دل بی قرار باید و نیست غم تو هست ولی غمگسار باید و نیست اسیر گریه ی بی اختیار خویشتنم فغان که در کف من اختیار باید و نیست چو شام غم دلم اندوهگین… سلام ای بی وفا،ای بی ترحم سلام ای خنجرحرفای مردم سلام ای آشنابا رنگ خونم سلام ای دشمن زیبای جونم بازم نامه میدم با سطر قرمز آخه این بارشده من با تو هرگز نمی خوام حالتو حتی بدونم تعجب می… واقف نگشته بودم از بیوفایی تو تا روز رفتن جان یعنی جدایی تو دستی ز سینه ی من سوی فلک نبردی ای ناله سوخت جانم از نارسایی تو در وادی محبت گمگشتگان شوقیم ای کوکب هدایت کو روشنایی تو ای… کیست کاندر دو جهان عاشق دیدار تو نیست کو کسی کو به دل و دیده خریدار تو نیست دور کن پرده ز رخسار و رقیب از پهلو که مرا طاقت نادیدن دیدار تو نیست در تو حیرانم و آنکس که… هنوز در نفسم عطر بال چلچله هاست بیا که معنی پرواز محو خاطره هاست دریچه ی زمین را غروب خواهد بست و دست عشق همیشه کلید مسئله هاست ترسم که تو هم یار وفادار نباشی عاشق کش و معشوق نگه… زندگی محروم تکرارست و بس چون شرر این جلوه یک بارست و بس از عدم جویید صبح ای عاقلان عالمی اینجا شب تارست و بس از ضعیفی بر رخ تصویر ما رنگ اگر گل میکند بارست و بس غفلت ما… تساوی معلم پای تخته داد می زد صورتش از خشم گلگون بود و دستانش به زیر پوششی از گردپنهان بود ولی آخر کلاسی ها لواشک بین خود تقسیم می کردند وان یکی در گوشه ای دیگر جوانان را ورق می… بوی جوی مولیان آید همی بوی جوی مولیان آید همی یاد یار مهربان آید همی ریگ آموی و درشتی راه او زیر پایم پرنیان آید همی آب جیحون از نشاط روی دوست خنگ ما را تا میان آید… |