امروز در نایت ملودی بازیگر نقش گلنار در سریال گیلدخت دانلود استیکر واتساپ خنده دار برای ایفون سفر به مریخ چقدر طول میکشد؟ بهترین فیلم های جشنواره فجر ۱۴۰۲ طرز تهیه لوکوم پرتقال طرز تهیه سیر سیاه روی بخاری نقد فیلم عروسی مردم علت قتل داریوش مهرجویی و همسرش – قاتل که بود؟ طرز تهیه کله جوش با ماست و بادمجان فال عطسه تایلندی چه حرکاتی در بدنسازی باعث افزایش قد میشود؟ طرز تهیه موچی شکلاتی بررسی فیلم سینمایی سنگدل ۲۰۲۳ داستان سریال عقرب عاشق جاهای دیدنی تبریز و اطراف آن طرز تهیه روغن دنبه فیلم سینمایی شهر هرت با بازی پژمان جمشیدی طرز تهیه شیرینی اسکار گردویی و کنجدی درمان پوکی استخوان و درد مفاصل طرز تهیه خامه کیک با خامه صبحانه بوی عیدی بوی توپ بوی کاغذ رنگی بوی تند ماهی دودی وسط سفره ی نو بوی یاس جانمازترمه ی مادربزرگ با اینا زمستونو سر می کنم با اینا خستگی مو درمی کنم شادی شکستن قلک پول وحشت کم شدن سکه… نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی چنگ در پرده… کاروان رفته بود و دیده من همچنان خیره مانده بود به راه خنده میزد به درد و رنجم , اشک شعله میزد به تار و پودم , آه رفته بودی و رفته بود از دست عشق و امید زندگانی… از بس کف دست بر جبین کوبیدم تا بگذرد از سرم، پریشانی من نقش کف دست! محو شد، ریخت به هم شد چین و شکن، به روی پیشانی من *** او مظهر عشق بود و من مظهر… بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟ خانه بر هم زدن این دل دیوانه ز چیست؟ گر نه آشفتگی این دل مسکین طلبی الفت زلف پریشان تو با شانه ز چیست؟ هرکسی از لب لعلت سخنی میگوید چون… ترا کز نیکوان یاری نباشد مرا نزد تو مقداری نباشد نباشد دولت وصلت کسی را وگر باشد مرا باری نباشد ترا گر کار من دامن نگیرد ز بخت من عجب کاری نباشد گلی نشکفت باری این زمانم اگر در زیر… عاشقی محنت بسیار کشید تا لب دجله به معشوقه رسید نا شده از گل رویش سیراب که فلک دسته گلی داد به اب نازنین چشم به شط دوخته بود فارغ از عاشق دلسوخته بود دید در روی شط اید به… قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟ از کجا وز که خبر آوردی ؟ خوش خبر باشی ، اما ،اما گرد بام و در من بی ثمر می گردی انتظار خبری نیست مرا نه ز یاری نه ز… همرهان رفتند و من از کاروان جا مانده ام وای من کز کاروان رفته بر جا مانده ام دوستان با صفا رفتند و من دربین خلق چون صفا و راستی مهجور و تنها مانده ام هردم از سرگشتگی چون گرد… تو را خبر ز دل بی قرار باید و نیست غم تو هست ولی غمگسار باید و نیست اسیر گریه ی بی اختیار خویشتنم فغان که در کف من اختیار باید و نیست چو شام غم دلم اندوهگین… سرم دادی و سامانم ندادی به جز بخت پریشانم ندادی خدایا هرچه اشک اندر جهان بود به من دادی و دامانم ندادی چو شمع کاروان آواره ماندم شبم دادی شبستانم ندادی دلی خونین به من دادی چو غنچه ولی لبهای… هنوز در نفسم عطر بال چلچله هاست بیا که معنی پرواز محو خاطره هاست دریچه ی زمین را غروب خواهد بست و دست عشق همیشه کلید مسئله هاست ترسم که تو هم یار وفادار نباشی عاشق کش و معشوق نگه… رفع زحمت حافظ کنار عکس تو من باز نیت می کنم انگار حافظ با من و من با تو صحبت می کنم وقت قرار ما گذشت و تو نمیدانم چرا دارم به این بدقولیت دیریست عادت می کنم چه ارتباط… بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی وبین من وتو فاصله هاست آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد بال… |