پدر مرتضی پاشایی

محمد علی آهنگران، فرزند صادق آهنگران از مداحان پیشکسوت کشورمان در صفحه شخصی اش در یکی از شبکه های اجتماعی درباره ناصر پاشایی، پدر مرتضی پاشایی نوشت: تقریبا هر روز حاج ناصر را می دیدم. صبح و عصر مقابل درب تشریفات وزارت نفت به عنوان یکی از مسئولین حراست ، ظهرها هم یا در نمازخانه یا در رستوران وزارتخانه ، بعضی وقتها هم در آسانسور وقتی به هم می رسیدیم با لبخند در سلام کردن پیش قدم می شد و از پدرم و نوحه هایش تعریف می کرد.

پیرمرد خوش رو و مهربانی است حاج ناصر . هر روز هم موقع نماز ظهر و عصر در نمازخانه اذان می گوید یک بارهم درایام فاطمیه با صدای بسیار حزین و گرم روضه جانسوز و دلنشینی برایمان خواند . حاج ناصر را همیشه دوست داشتم خصوصا بخاطر حسینی بودن و مهربان بودنش .

دیروز موقعی که برای انجام کاری به وزارت نفت مراجعه کردم تازه متوجه شدم حاج ناصر پاشایی دوست داشتنی پدر مرحوم مرتضی پاشایی بوده است . من مرتضی پاشایی را نمی شناختم اما حاج ناصر را خوب می شناسم و بخاطر رنجهایی که در بیماری مرتضی کشیده و مصیبتی که به او بخاطر درگذشت فرزندش وارد شده خیلی غصه خوردم . امیدوارم فرصتی پیدا کنم تا به او تسلیت بگویم.

امروز در خبرها خواندم که حاج ناصر خوش صدای خودمان در مراسم تشییع جنازه مرتضی و بنا به وصیت او روضه علی اکبر امام حسین را خوانده است ، روضه به میدان رفتن علی اکبر، روضه شهادت فرزند در مقابل پدر آنجا که سید الشهدا به علی اکبر می فرمایند یا علی ! علی الدنیا بعدک العفا ، ای علی بعد از تو نفرین بر این دنیا
مرحبا بر تو حاج ناصر مرحبا بر تو که در مصیبت فرزندت برای سید الشهدا روضه خواندی و اشک ریختی آفرین بر تو که در مراسم تشییع جنازه پاره جگرت به یاد مصیبت جگر گوشه فاطمه زهرا افتادی ، گریستی و گریاندی، خوش به سعادتت مرتضی که بدرقه پیکرت با نام و یاد حسین و فرزندان شهیدش همراه شد.

ابو هارون مکفوف روایت کرده که چون خدمت امام صادق(ع) مشرف شدم، ایشان فرمود: « برای من مرثیه بخوان.» من شروع به خواندن مرثیه کردم. فرمود: « نه این طور؛ بلکه چنان بخوان که نزد خودتان متعارف است و کنار قبر امام حسین(ع) می خوانید.» من خواندم؛ حضرت گریست. من ساکت شدم؛ فرمود: « بخوان» من خواندم تا آن اشعار را تمام کردم. حضرت فرمود: « باز هم برای من مرثیه بخوان.» من این اشعار را خواندم:
یا مریم قومی و اند بی مولاک
و علی الحسین فاسعدی بباک

پس حضرت بسیار گریست و زن ها هم گریستند و شیون نمودند. چون از گریه آرام گرفتند، حضرت فرمود: « ای ابو هارون! هر که برای حسین(ع) مرثیه بخواند و ده نفر را بگریاند، بهشت بر او واجب می گردد.» پس یک یک از ده کم کرد تا آن که فرمود: « هر کس مرثیه بخواند و یک نفر را بگریاند، بهشت بر او لازم شود.» سپس فرمود: « هر که یاد کند امام حسین(ع) را و خود گریه کند، بهشت بر او واجب می گردد.»

یقین دارم شکوهی که در مراسم تشییع پیکر مرتضی وجود داشت بخاطر عنایت حضرت سید الشهدا و شهیدان دشت کربلا بود . همان کسانی که هر کس و هر چه با آنان همراه شد جاودانه ماند. از خدا می خواهم که روح مرحوم مرتضی پاشایی را با روح علی اکبرو همه شهیدان مظلوم نینوا محشور گرداند و به حاج ناصر پاشایی و خانواده و دوستانش صبر و اجرعنایت کند

نظرات
نام و نام خانوادگی  
آدرس ایمیل  
آدرس سایت