چند روز پیش به همراه خانواده به شمال رفتیم تا چند روزی از شر افسردگی حاصل از دود و گرد و غبار و سر و صدا و ترافیک تهران رهایی یابیم. در آغاز ورود به چالوس، به ساحل رفتیم که اتفاقا محل خانوادگی و یا تفرجگاه و طرح سالم سازی نبود.
هرچند چند جوان علاف کنار ساحل بودند، حضور چند مأمور ناجا در آنجا موجب اطمینان خاطر بود.
اما تا پیراهنم را درآوردم، دو مأمور تذکری عجیب و غریب دادند که در این سه دهه اخیر نمونه نداشت: برای شنا باید با لباس و شلوار کامل درون آب شوی!
من انتفاد کردم: اولا شما حلال خدا را حرام میکنید؟! دوما شنای این خانومها که پاچه شلوارشان تا بالای زانو رفته و بر اثر خیس شدن در آب دریا لباس و شلوار و روسری شان حسابی چسبان شده چه حکمی دارد؟ سوما ادامه حضور این چند جوان علاف با وجود شما چه معنایی دارد؟!
آنها موضع گرفتند که قانون را ما وضع میکنیم، نه شما
پاسخ دادم: من قانون وضع نکردم، شرع و عرف را یادآوری کردم، افزون بر آن که شما هم قانونگزار نیستید بلکه باید مجری آن باشید.
حال روی سخن اینکه این تضاد نگرش فرهنگی به جنسیت چگونه و توسط چه شخص و نهادی باید برطرف شود؟ آیا علت آن، وجود نهادهای متعدد و موازی کار است؟
هرچند شنای مرد با پوشش مایو حرام است، پس چرا نمایش آن در تلویزیون آزاد است؟
ضمنا چرا حضور بانوان با آن وضع، جلوی چشم خود ماموران آزاد است که محرک شدیدتری است، ولی حضور آقایان باید با شلوار و لباس باشد؟
آیا اعمال سلیقه شخصی فرماندار چالوس و یا فرمانده ناجای آن، یک تکروی از سیاستگذاریهای کل کشور نیست؟
اگر قرار باشد هر فرمانداری بخواهد در هر بنا، بر سلیقه شخصی خودش اعمال قدرت کند پس جایگاه نهاد سیاستگذاری کشور چیست و کجاست؟!
آیا اینگونه رفتارهای متناقض، بازتاب نامناسب جهانی و در نتیجه کاهش شدید گردشگر نخواهد داشت؟
فرستنده: کوروش درخشان